|
1
|
ارتقا باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس روتری بوسیله تکنیک اکستروژن دولایه با سدیم آلژینات و موسیلاژ دانه ریحان
|
( 850 بازدید )
( 77 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
در این پژوهش، ریزپوشانی به روش اکستروژن بر روی باکتری لاکتوباسیلوس روتری بهصورت دولایه انجام شد. لایه اول سدیم آلژینات و لایه دوم موسیلاژ دانه ریحان، در پنج غلظت (2/0، 4/0، 6/0، 8/۰ و ۱ درصد) بود. سپس عکسبرداری به جهت تعیین قطر لایهها و مؤلفههای رنگ L*,a*,b*، سفیدی وزردی بر روی دانکها صورت پذیرفت. آزمونهای ماندگاری حرارتی، ماندگاری در شرایط اسیدی به همراه نمک، همچنین تولید اسید و رشد باکتری آزاد و ریزپوشانی شده در محیط کشت MRSموردبررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش درصد صمغ موسیلاژ بکار رفته بهعنوان لایه دوم، میتواند باعث تغییر معنادار در قطر لایه خارجی گردد. مؤلفههای b*، سفیدی و زردی افزایش یافت؛ ولی مؤلفهL*کاهش معنادار داشت (05/0(p≤. در دمای°C72، دانک واجد یک درصد موسیلاژ دانه ریحان به مدت min5توانست حد مجاز log CFU/ml) 6) برحسب منحنی ریگراسیون حفظ نماید. ولی باکتری آزاد تنها min6/0 در این حد مجاز، ماندگاری داشت. با افزایش غلظت موسیلاژ دانه ریحان میزان ماندگاری باکتریها در شرایط نمکی و اسیدی افزایش یافته و ماندگاری دانک (min5/7)بیشتر از باکتری آزاد (min5/2) در شرایط مشابه بود. میزان ایجاد اسید و رشد باکتری در دانک نسبت به باکتری آزاد کندتر بود.
|
کلمات کلیدی
:
|
اکستروژن، پروبیوتیک، ریزپوشانی، لاکتوباسیلوس روتریمقاومت حرارتی، موسیلاژ دانه ریحان
|
|
|
|
2
|
مطالعۀ اثر قارچ مایکوریزا و عناصر تغذیه ای بر بیماری گموز پسته ناشی از قارچ Phytophtora
|
( 741 بازدید )
( 65 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
پسته يك محصول مهم صادراتي در ایران است. این محصول همواره به وسیلۀ عوامل مختلف زنده و غیر زنده خسارت میبیند. یکی از بیماریهایی که در بیشتر مناطق پسته کاری به درخت پسته خسارت وارد میکند بیماری گموز با عامل فایتوفتورا درشلری[1] است. روشهای مختلفی جهت مدیریت این بیماری مانند استفاده از ارقام مقاوم، کنترل بیولوژیک و تغییر محیط خاک در جهت نامساعد شدن شرایط با هدف کنترل عامل بیمارگر پیشنهاد شده است. در این مطالعه، در گلخانه تأثیر تیمارهای مختلف شامل استفاده از قارچ مایکوریزا و سولفات آمونیوم هر کدام به تنهایی و همچنین ترکیب این دو در کاهش بیماری ناشی از بیمارگر فایتوفتورا درشلریبر روی صفات رشدی مانند ارتفاع گیاه و همچنین سطح برگ مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان استفاده از قارچ مایکوریزا g20 به ازای هر گلدان k6 بود و سولفات آمونیوم با غلظت 5/1 درصد، بهصورت پاشش بر روی برگها، مورد استفاده قرار گرفت. در بخش دیگر این تحقیق تأثیر این تیمارهای ذکر شده بر روی صفات فیزیولوژیک مانند کلروفیل کل و فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدان مانند پراکسیداز، کاتالاز و پلیفنل اکسیداز بررسی شد. نتایج نشان داد که تیمار استفادهی توأم از قارچ مایکوریزا و سولفات آمونیوم همواره بیشترین ارتفاع و سطح برگ را در بین تیمارهای به کار گرفته شده، به ترتیب به مقادیر cm253/26 و cm219/81 در مقایسه با شاهد سالم به ترتیب با مقادیر cm282/16 و cm239/50 به خود اختصاص داد. در مورد صفات فیزیولوژیک و همچنین اندازهگیری عناصر نیز همواره بیشترین مقدار از آن تیمار استفادۀ توأم از قارچ مایکوریزا و سولفات آمونیوم در هر دو رقم بو در مورد مقادیر کلروفیل و آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز بود. در مورد استفاده از دو رقم سرخس و بادامی، به علت اینکه رقم سرخس نسبت به بیماری حساستر از بادامیزرند بود همواره در مورد همۀ صفات مورد بررسی میزان کمتری را نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از قارچ مایکوریزا و همچنین سولفات آمونیوم باعث بهبود وضعیت گیاه و مقاومت گیاه در برابر بیمارگر میشوند. در قسمت اول تحقیق هم نشان داده شد که بعضی از ترکیبات غذایی علاوه بر تأثیر مثبت بر روی گیاه تأثیر منفی بر روی عامل بیماری زا دارند.[1]Phytophthora drescleri
|
کلمات کلیدی
:
|
گموز، مایکوریزا، عناصر غذایی، صفات رشدی
|
|
|
|
3
|
بهینهسازی تولید اسیدلاکتیک توسط باکتری پروبیوتیکباسیلوس کوآگولانس با استفاده از منبع کربنی ارزان قیمت
|
( 708 بازدید )
( 25 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
در تحقیق حاضر تاثیر دمای گرمخانه گذاری (°C40 تا °C 60)، زمان تخمیر (h48 تاh 72) و غلظتهای پرمیت (5 تا 10 درصد) و ویناز (0 تا 15 درصد) به عنوان متغیرهای تخمیر بر میزان تولید و راندمان اسیدلاکتیک با استفاده از طرحآماری Box-Behnkenمورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد هر چهار متغیر مستقل مورد مطالعه بر میزان تولید اسیدلاکتیک اثر معنی دار داشت (05/0>p). همچنین از چهار فاکتور مورد مطالعه فقط اثر زمان بر راندمان اسیدلاکتیک معنی دار نبود (05/0p). بهینهسازی با استفاده از روش تابع مطلوبیت نشان داد که حداکثر تولید اسیدلاکتیک توسط باسیلوس کواگولانس در دمای °C41، مدت زمان تخمیرh 63 ، مقدار پرمیت و ویناز به عنوان محیط تخمیر به ترتیب برابر با 5/8 و 10
(درصد W/V) میباشد. میزان تولید اسیدلاکتیک در این شرایط برابر با g/L23/10 شد.در نهایت از دستگاه HPLCجهت تایید میزان تولید اسیدلاکتیک استفاده شد.
|
کلمات کلیدی
:
|
اسیدلاکتیک،باسیلوس کواگولانس، بهینهسازی، راندمان
|
|
|
|
4
|
بررسی پتانسیل سویه های لاکتوباسیلوس پلانتاروم لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوسبرای تولید آب کیوی پروبیوتیک
|
( 914 بازدید )
( 94 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
هدف از این پژوهش، بررسی پتانسیل سه سویه شناخته شده لاکتوباسیلوس پلانتاروملاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس برای تولید آب کیوی پروبیوتیک بود. برای این منظور، آب کیوی با غلظت log cfu/ml7 از هر میکروارگانیسم، به صورت منفرد، تلقیح شد و زندهمانی میکروارگانیسم، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی آن طی یک دوره تخمیر h72 در دمای °C37 و یک دوره نگهداری چهارهفتهای در دمای°C4 مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان دادند که دوره تخمیر با افزایش چشمگیر شمار هر سه میکروارگانیسم پروبیوتیک همراه بود و این روند تا هفته نخست دوره نگهداری نیز ادامه پیدا کرد ولی پس از آن، تا پایان هفته چهارم، همگی شاهد یک روند کاهشی بودند؛ با این حال، در پایان دوره نگهداری، شمار آنها به ترتیب برای لاکتوباسیلوس پلانتارومکازئی و اسیدوفیلوس 1/7، 8 وlog cfu/ml4/8بود که از حداقل استاندارد مورد نیاز برای اطلاق عنوان پروبیوتیک به یک ماده غذایی بیشتر میباشد. pH، قند کل و بریکس همه نمونه ها طی دوره تخمیر و نگهداری به صورت پیوستهای کاهش و اسیدیته افزایش پیدا کرد. با این حال، بالاترین نرخ تغییرات برای نمونه تلقیح شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم و پایینترین آن برای نمونه حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس مشاهده شد. در پایان دوره نگهداری، نوشیدنیهای پروبیوتیک، علیرغم مطلوبیت ارگانولپتیک کمتر نسبت نمونه شاهد، نمرات ارزیابی حسی قابل قبولی کسب کردند. میتوان عنوان داشت که تولید آبکیوی پروبیوتیک با هر یک از سه میکروارگانیسم مورد بررسی امکانپذیر است اگرچه یافته های بدست آمده در ارتباط با لاکتوباسیلوس پلانتاروم رضایتبخشتر بود.
|
کلمات کلیدی
:
|
آبکیوی، پروبیوتیک، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس لاکتوباسیلوس پلانتاروم لاکتوباسیلوس کازئی
|
|
|
|
5
|
بررسی مقایسهای تاثیر نوع سوبسترا در تولید آنزیم آمیلاز در تخمیر غوطهور
|
( 668 بازدید )
( 25 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
باسیلوسها به دلیل توانایی بالا در تولید آنزیم آمیلاز از مهمترین تولید کنندگان در چند دههی گذشته میباشند. در این پژوهش بررسی مقایسهای تاثیر نوع سوبسترا در تولید آنزیم آمیلاز در تخمیر غوطهور صورت گرفت. رقتهای مختلف محیطهای کشت رقیق شده ملاس نیشکر و آب پنیر با استفاده از محیط پایه تولید آمیلاز تهیه و پس از تلقیح با باکتری باسیلوس لیکنیفورمیس بصورت تخمیر غوطهور در دمای °C37 و سپس °C50 قرار داده شدند. بررسی میزان پروتئین کل با رسم منحنی استاندارد برادفورد و تعیین فعالیت آنزیم آمیلاز با انجام تست دی نیتروسالیسیلیک اسید انجام گرفت. بیشترین تولید آنزیم در محیط ملاس نیشکر با رقت 2/1 در زمان h72 به میزان u/ml4/31 و در محیط ملاس نیشکر با رقت 3/1 به مقدار u/ml2/20 مشاهده شد که پس از h96 به ترتیب به u/ml2/27 و u/ml4/15 کاهش یافت. بهترین زمان جهت تولید آمیلاز، h72 برای محیط آب پنیر 2/1 با مقدار تولید u/ml5/14 و آب پنیر 3/1 به میزان u/ml6/19 بود. در محیط کشت ملاس نیشکر 3/1 پس از h72 میزان فعالیت آنزیمی به مقدار u/ml4/26 و میزان تولید پروتئین کل برابر با µg/ml 5/26 و در غلظت 2/1 فعالیت آنزیم آمیلاز در حدود u/ml6/39 و پروتئین کل برابر با µg/ml30 بود. بیشترین تولید و فعالیت آنزیم مربوط به محیط ملاس نیشکر بوده و میزان تولید و فعالیت آنزیم در محیط آب پنیر بسیار کمتر از محیط ملاس بود.
|
کلمات کلیدی
:
|
آنزیم آمیلاز، سوبسترا، کشت تخمیر غوطهور
|
|
|
|
6
|
بررسی و بهینهیابی پارامترهای عملیاتی موثر در فرایند خشکكردن خمیرمایه به روش تاگوچی و سطح پاسخ
|
( 612 بازدید )
( 29 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
مخمرها را میتوان در زمرهی قدیمیترین میکروارگانیسمهای صنعتی مورد استفاده توسط بشر دانست. خمیرمایه یک محصول ضروری و لازم برای پخت نان بوده و مسئول ورآوردن و تخمیر مطلوب خمیر و ایجاد عطر و طعم در نان میباشد. از عوامل موثر در حصول یک مخمر مناسب ایجاد بهترین شرایط خشک کردن آن است. یکی از روشهای رایج و موثر در خشک کردن صنعتی مخمرها روش بسترسیال است. در این تحقیق تاثیر فاکتورهایی نظیر دمای خشککن، مقدار هوادهی و مقدار ماده محافظت کننده (سورفاکتانت) که ابتدا به روش تاگوچی به عنوان موثرترین فاکتورها انتخاب شدند بر میزان CO2آزاد شده، رطوبت و درصد زنده مانی مخمرها به روش آماری سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت بهینهیابی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، بهترین شرایط خشک کردن مخمر به روش بستر سیال در دمای ⁰C8/39، هوادهی به مقدار m3/h15600 و میزان سورفاکتانت gr/kg9/11 مخمر با نرم افزار مینی تب تعیین شد که بر این اساس بیشترین زندهمانی (8/78 درصد)، کمترین رطوبت (37/5 درصد) و بیشترین مقدار تولید گاز CO2cc/2h1390) برای مخمرها بدست آمد.
|
کلمات کلیدی
:
|
بسترسیال، تاگوچی، زنده مانی، سورفاکتانت، مخمر
|
|
|
|